تصور بدیهیتصور بدیهی یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و به معنای تصور بینیاز از تعریف و کسب است. ۱ - توضیح اصطلاحبدیهی آن است که خودبهخود معلوم است و نظری یا کسبی آن است که خود بهخود معلوم نیست، بلکه باید به کمک شیء یا اشیای دیگر معلوم شود. تصورات بدیهی عبارت است از: تصورات روشن و واضحی که هیچگونه ابهامی در آنها وجود نداشته باشد، بر خلاف تصورات نظری یا کسبی که به تشریح، توضیح و انضمام دیگر تصورات احتیاج دارد. ۲ - دیدگاه فلاسفهفارابی در عیون المسائل، مفاهیم بدیهی را «مفاهیمِ به خود آشکارِ مرکوز در ذهن» میخواند. غزالی در مقاصد الفلاسفه معتقد است تمایز میان بدیهی و نظری، همان تمایز میان چیزی است که به صورت ابتدایی و بدون پژوهش و کاوش فهم میشود با آنچه تنها از راه پژوهش به دست میآید. برای تصور نظری مثالهایی از قبیل جسم (که مستلزم تصور قبلی طول، عرض و عمق است)، خورشید، ماه، نفس و عقل (فارابی در عیون المسائل)، انسان (ابنسینا در شفا)، درخت، جن و روح (غزالی در مقاصد الفلاسفه) ذکر شده است. ۳ - ملاک نظری یا بدیهی بودنهمچنین در تعریف و تعیین ملاک برای نظری یا بدیهی بودن یک مفهوم گفتهاند: «تصور بدیهی» عبارت است از: تصوری که به فکر و نظر (احضار تصورات دیگر) نیازمند نباشد و آن در جایی است که عناصر ذهنی بسیط، تصور شوند؛ مانند تصور وجود و عدم. «تصور کسبی» تصوری است که نیازمند فکر و نظر است و آن در جایی است که عناصر ذهنی مرکب، تصور شوند؛ مانند: تصور جن و ملک. اما برخی بر این باورند که از این لحاظ، فرقی میان تصور حرارت و برودت و تصور جن و ملک نیست. حرارت و برودت، همان اندازه به فکر و تعریف احتیاج دارند که جن و ملک بدان نیازمندند. تفاوتی که میان حرارت و برودت و میان جن و ملک وجود دارد، در ناحیه تصدیق به وجود آنهاست. تصدیق به وجود حرارت و برودت به فکر نیازی ندارد، اما تصدیق به وجود جن و ملک به فکر نیازمند است. [۵]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۳.
[۶]
شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۱.
بعضی از تصورات، شامل معانی عرضی مربوط به یک یا چند چیز است و برخی دیگر شامل معانی ذاتی مختص به یک یا چند چیز است. تصوری که صرفاً به ذاتیات امری مختص باشد، یا به کمالِ حقیقتِ وجودیِ آن امر مشتمل است، به نحوی که همه معانی ذاتی آن را شامل میشود که در این صورت، چنین تصوری با صورت خارجی امر مفروض برابر خواهد بود و یا اینکه نه تمام حقیقت شیء بلکه جزئی از حقیقت آن را در بر دارد. [۸]
فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکالالمیزان، ص۶.
[۹]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۱۹۲.
[۱۰]
تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۵.
[۱۱]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۹.
۴ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی. • فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکالالمیزان. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق. • قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، دانشنامه علائی. • خوانساری، محمد، منطق صوری. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۵ - پانویس
۶ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «تصور بدیهی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۴. |